فرآیندهای ناهشیار و باورهای افراطی درباره نتایج انتخابات
سوگیری و شیوهی ارائهی نتایج انتخاباتی در شکلگیری باورهای نادرست دربارهی تقلب مؤثرند.
وقتی دونالد ترامپ در جریان انتخابات ریاستجمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا خواستار توقف شمارش آرا شد، موجی از باور به تقلب انتخاباتی در میان مردم شکل گرفت. برخی این ادعاها را در فضای مجازی مطرح کردند و برخی دیگر در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ به ساختمان کنگره یورش بردند.
به گزارش پایگاه علمی خبری دانه، تا کنون پژوهشهای متعددی تلاش کردهاند ریشههای چنین باورهای افراطی را توضیح دهند و این پدیده را به عواملی مانند وفاداری حزبی، تأثیر رهبران سیاسی، یا گرایشهای شخصیتی مستعد نظریههای توطئه نسبت دادهاند. اما پژوهش جدیدی که بهتازگی در مجله (Psychological Science) منتشر شده، نشان میدهد وابستگی سیاسی تنها عامل شکلگیری این باورها نیست؛ بلکه نوعی سوگیری شناختی بنیادی و ناهشیار در مغز میتواند در پیدایش چنین برداشتهای نادرستی نقش داشته باشد.
آندره واز (André Vaz)، پژوهشگر پسادکتری در دانشگاه (Ruhr-Universität Bochum) و از نویسندگان این مطالعه، توضیح میدهد:
«در اینجا با نوعی فرایند شناختی سرد (cold cognition) سروکار داریم؛ یعنی برخی خطاهای ذهنی بدون نیاز به انگیزه یا تعصب خاصی رخ میدهند. صرفاً نحوهٔ پردازش بیطرفانهٔ اطلاعات میتواند ما را به باورهای نادرست برساند.»
سوگیری افزونگی تجمعی؛ خطایی پنهان در پردازش اطلاعات
این پژوهش بر سازوکاری به نام سوگیری افزونگی تجمعی (Cumulative Redundancy Bias) تمرکز دارد. در این سوگیری، ذهن انسان نمیتواند اطلاعات تکراری را نادیده بگیرد و به همین دلیل از دادههای پیشین تأثیر میپذیرد، حتی اگر نتیجهٔ نهایی متفاوت باشد.
واز برای توضیح مثال میزند:
«در مسابقات ورزشی، امتیاز گروه معمولاً بهصورت تجمعی گزارش میشود. در پایان فصل، آخرین عدد (مجموع امتیازات نهایی) در واقع بیشترین اطلاعات را دارد. اما به دلیل این سوگیری، ذهن ما نمیتواند تأثیر مشاهدات قبلی را حذف کند.»
به بیان دیگر، اگر تیمی در ابتدای فصل پیشتاز باشد؛ ولی در پایان جایگاه خود را از دست بدهد، ممکن است به نظر برسد چیزی ناعادلانه یا “دستکاریشده” اتفاق افتاده است؛ چون ذهن ما عملکرد اولیه را معیاری از “شایستگی” میداند. هرچند این خطای شناختی در ورزش بیضرر است، اما در انتخابات، جایی که آرای تجمعی بهتدریج اعلام میشود، میتواند پیامدهای مهمی داشته باشد – از جمله تقویت باور به وقوع تقلب.
آزمایشهای رفتاری و دادههای واقعی
برای آزمودن این فرضیه، واز و همکارانش هفت مطالعه انجام دادند و از طریق پلتفرم آنلاین Prolific، هفت گروه از شرکتکنندگان را جذب کردند. در سه مطالعهٔ نخست، آنان از یک انتخابات آزمایشی مدرسهای استفاده کردند که در آن دو نامزد با یکدیگر رقابت داشتند. یکی از نامزدها در ابتدا پیشتاز بود؛ اما در پایان باخت. نتایج نشان داد که شرکتکنندگان، نامزدی را که در ابتدا پیش افتاده بود، فردی «قویتر» میپنداشتند. (حتی پس از اطلاع از مشروعیت نتایج یا ارائه آمار بهصورت درصدی.)
در چهار مطالعهٔ بعدی، پژوهشگران از دادههای واقعی ایالت جورجیا در انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا بهره گرفتند، چراکه این ایالت الگویی مشابه از پیشتازی اولیه و تغییر نتیجه در انتها داشت. برای جلوگیری از سوگیری سیاسی، دادهها ابتدا به شرکتکنندگان با عنوان نتایج یک انتخابات در اروپای شرقی ارائه شد.
وازمیگوید:
«باز هم همان اثر را یافتیم. تنها نحوهٔ پیشرفت شمارش آرا باعث شد افراد احتمال وقوع تقلب را بیشتر بدانند.»
حتی وقتی الگو معکوس شد (نامزدی از ابتدا پیشتاز ماند) باور به تقلب کاهش یافت. بااینحال، حتی پس از توضیح علمی دربارهٔ مشروعیت نتایج، شرکتکنندگان تمایل کمی برای کنارگذاشتن فرضیهٔ تقلب داشتند. نکتهٔ جالبتر آنکه این سوگیری در میان طرفداران هر دو حزب (دموکرات و جمهوریخواه) مشاهده شد و حتی پس از افشای اینکه دادهها مربوط به انتخابات بایدن – ترامپ بوده، همچنان ادامه یافت.
نقش نحوهٔ گزارش نتایج در شکلگیری باورها
این یافتهها نشان میدهد هم سوگیری افزونگی تجمعی و همشیوهٔ ارائهٔ نتایج انتخاباتی در شکلگیری باورهای نادرست دربارهٔ تقلب مؤثرند. گرچه نمیتوان به طور کامل این سوگیریهای شناختی را حذف کرد، اما میتوان روش شمارش و اعلام آرا را تغییر داد تا الگوی تغییرات شدید در انتهای شمارش کاهش یابد.



